loading...
حلقه صالحین شهید پلارک
حسین رجبی بازدید : 95 دوشنبه 07 مرداد 1392 نظرات (0)

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)

با توجه به آیات سوره قدر می‌توان به فضیلت‌های شب قدر پی برد:
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می‏شود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان می‏گردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل می‏گردند.

 

معنای لغوی و اصلاحی «قدر»

 

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.(2)
«قدر» در اصطلاح عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن.(‏3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4)
بنابر دیدگاه حكمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بى‏حساب و كتاب نیست. جهان حساب و كتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.
مرتضی مطهرى در تعریف قدر مى‏فرماید: «... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان ... از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعیت مكانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5)
به عبارت دیگر «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست كه شامل شكل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مكانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد. چنان كه در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشى‏ء، طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.» (6) و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»(7)
معناى تقدیر الهى این است كه در جهان مادى، آفریده‏ها از حیث هستى و آثار و ویژگى‏هایشان محدوده‏اى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى كه علت‏ها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى، آثار و ویژگى‏هاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالب‏هایى از داخل و خارج، اندازه‏گیرى و قالب‏گیرى مى‏شود. این قالب، حدود، یعنى طول، عرض، شكل، رنگ، موقعیت مكانى و زمانى و سایر عوارض و ویژگى‏هاى مادى آن به شمار مى‏آید. پس معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستى‏شان است كه براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالب‏گیرى شده‏اند. (8)



شب قدر از شب‌های مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سوره‌ای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمی‌رسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسان‌ها و روزی‌ها، عمرها و امور دیگر مشخص می‌شود. ملائکه در این شب بر زمین فرود می‌آیند، نزد امام زمان(عج) می‌روند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه می‌دارند. شب‌زنده‌داری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.

عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور می‌توان به دست آورد:

۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:

«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»


۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:

«از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»


۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
۴) برتر از هزار ماه: نزول همه‌ی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:

«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»

فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم

شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبی‌ها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
در شب قدر که شب‌زنده‌داری می‌کنیم، خداوند نام ما را در گروه نیک‌بختان ثبت می‌کند و آتش جهنم را بر ما حرام می‌سازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیک‌تر شویم؟
دعاهای شبهای رمضان مجموعه‌ای است روشنی‌بخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزش‌های آن‌ها به صورت هدف‌هایی برای ما در می‌آیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدف‌های مطرح‌شده در دعاها گام برداریم.

پى نوشت ها:

 

1- قاموس قرآن، سید على اكبر قرشى، ج ‏5، ص 246 و 247 .
2- همان، ص 248.
3- المیزان، سید محمد حسین طباطبایى، ج‏12 ص 150 و 151.
4- همان، ج‏ 19، ص 101.
5- انسان و سرنوشت، شهید مطهرى، ص 52.
6- المحاسن البرقى، ج‏1، ص 244.
7- بحار الانوار، ج ‏5، ص122.
8- المیزان، ج ‏19، ص 101
103.

حسین رجبی بازدید : 413 پنجشنبه 26 بهمن 1391 نظرات (1)

 


بهائيت و تروريسم



تروريسم و بهاييت 
1- تعاريف : 
1-1 ترور: 
تِرور در لغت، به معناي هراس و هراس افکني است؛ و در سياست به کارهاي خشونت آميز و غير قانوني براي سرکوبي مخالفان خود و ترساندن آنها ترور مي‌‌گويند و نيز کردار گروه‌هاي مبارزي که براي رسيدن به هدف‌هاي سياسي خود دست به کارهاي خشونت آميز و هراس انگيز مي‌‌زنند، ترور ناميده مي‌شود. ترورگري روش حکومت‌هايي است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزارهاي غيرقانوني، از راه پليس سياسي مخفي، مخالفان را سرکوب مي‌کنند و مي‌‌هراسانند، و يا روش دسته‌هاي راست يا چپي است که براي افکندن يا هراساندن دولت به آدمکشي و آدم دزدي و خرابکاري دست مي‌‌زنند. از برخي جهات ترور به معناي کشتار سياسي نيز به کار مي‌‌رود و کساني را که به کشتار سياسي دست بزنند ترورگر يا تروريست مي‌‌خوانند. 
(از ويکي‌پديا، دانشنامهٔ آزاد.)
 
1-2تروريست: 
تروريست يا ترورگر فرد يا گروهي است که از مکتب تررسيم يا ترور پيروي کند.
 
2- مصاديق
 2-1 – ترور شهيد ثالث 
(اين قسمت را در آينده به تفصيل خواهم آورد)
 
2-2- ترور شاه
 در وقايع ساليان نخستين پيدايش بابيه غير از بلواوآشوب و جنگ در چند نقطه کشور توسط بابيان ،اقدام براي ترور شاه نيز در کارنامه آنان آمده است.در شوال 1268 سوءقصد بابيان به جان ناصر الدين شاه با تير اندازي دو تن از آنان پيش آمد ولي نا کام ماند و به دنبال آن دستگيري عوامل اين سوءقصد توسط حکومت مرکزي با جديت پيگيري شد وتحقيقات حکومتي بر اساس قرائن و شواهد نشان داد که ميرزا حسينعلي نوري (بهاءاله) در طراحي و انجام اين سوءقصد نقش محوري داشته لذا براي دستگيري او اقدام شد.اگرچه ميرزا و منابع بهائي منکر شدند ولي قرائن بسيار مويد اين نقش بوده و منابع بابي از جمله عزيه خانم نوري خواهر ميرزا در" تنبيه النائمين " اين نسبت را تاييد کرده اند.عز يه خانم به تفصيل چگونگي برنامه ريزي و انجام اين سوءقصد را با ذکر مباشران وکارگزارانش بيان نموده و از ايده اين ترور توسط برادر -به خيال رسيدن به حکومت- و بعدانتخاب مجري و سپس در اختيار گذاشتن لوازم براي مجري پرده بر مي دارد:ميرزاابتدا کريم خان مافي از بابيان مشهور را انتخاب نموده ، پنجاه تومان نقد و اسب و شمشير به همراه پيشدوخود در اختيار او گذاشته مامور انجام اين کار مينمايد و ظاهرا وعده صدارت و سپهسالاري هم به او ميدهد...اما او پول و اسب را گرفته و به اسلامبول مي گريزد ! سپس ميرزا ،جوان بابي پر شوري به نام محمد صادق تبريزي را به اين کار مي گمارد و به قول عزيه به قربانگاه مي فرستد. پس از عدم توفيق ميرزا در نقشه ترور حدود هشتاد تن از بابيه کشته و کثيري بي خانمان و فراري مي گردند و بعد هم جناب بها منکر اصل کار توسط خودمي شود . عزيه در نتيجه گيري از اين موضوع خطاب به عبدالبها مي گويد: "اين اول بذر نفاق و فتنه بود که جناب ابوي کاشتند و پس از اشتعال نائره فساد،حاشا کرده به گردن ديگران گذاشتند.
 
محيط طباطبايي به استناد گزارشهاي تاريخي و برخي قرائن ديگر اظهار کرده که رهبري بابيها که بعد از علي محمد بابيها را به منظور اجراينقشه قتل ناصرالدين شاه قاجار 
به تهران فراخواند(گوهر، سال 6، ش 3، ص 178-183، ش 4ص 271-277) 
نقش فعال ميرزا حسينعلي در اقدامات بابيان و تصميم جدي اميرکبير براي 
فرونشاندن قيامها و شورش هاي آنان موحب شد که وي از ميرزا حسينعلي 
بخواهد ايران را به قصد کربلا ترک کند،و او در شعبان 1267 به کربلا رفت (نبيل 
زرندي، ص 580، 584-585)؛ اما چند ماه بعد، پس از برکناري و قتل امير کبير،در 
ربيع الاول 1268 ،‌و صدارت يافتن ميرزاآقاخان نوري ،‌به دعوت و توصيه شخص اخير 
به تهران بازگشت. 
در شوال 1268، حادثه تيراندازي دو تن از بابيان به ناصرالدين شاه پيش آمد و بار 
ديگر به دستگيري و اعدام بابيها انجاميد (همان، ص 590-592).
 
از نظر حکومت مرکزي ، قرائن و شواهدي براي نقش ميرزا حسينعلي نوري در 
طراحي اين سوء‌قصد وجود داشت و به دستگيري او اقدام شد (زعيم الدوله 
تبريزي ، ص 195).ميرزا يحيي نيز که عموم بابيان او را جانشين بلامنازع باب 
مي دانستند و در هنگام تيراندازي به شاه در نور به سر مي برد، توانسته بود با لباس 
درويشي و عصا و کشکول ،‌ مخفيانه به بغداد برود (ميرزا آقاخان کرماني و روحي 
، ص 301؛ حاجي ميرزاجاني کاشاني ‌،‌مقدمه براون ،‌ص لح – لط ؛ قس نبيل زرندي ،‌ص 613) . 
او چهار ماه زودتر از بهاءالله به بغداد رسيد
 
با توجه به تنوع وقايع تروريستي در تاريخ بابيت و بهاييت در قسمت 2 (مصاديق تروريسم ) بدون داوري تنها به ذکر خلاصه وقايع (بدون در نظر گرفتن سير تاريخي ) مي پردازم تا اهل نظرخود قضاوت کنند :
 
2-3 ترور مردم بي گناه روستاها :
 در اواخر سلطنت محمد شاه و پس از مرگ او (1264) از سوي مريدان علي محمد،‌آشوب هايي در کشور پديد آمد که از جمله، رويداد قلعه شيخ طبرسي در مازندران بود. 
در اين آشوب ، جمعي از بابيان به رهبري ملاحسين بشرويه اي ملا محمد علي بارفروشي ،‌قلعه طبرسي را پايگاه خود قرار دادند و اطراف آن خندق کندند و خود را براي جنگ با قواي دولتي آماده ساختند. از سوي ديگر بر مردم ساده دل که در پيرامون قلعه زندگي مي کردند، به جرم «ارتداد» هجوم آورده به قتل غارت ايشان مي پرداختند ‌،‌به گونه اي که يکي از بابيان مي نويسد: «جمعي رفتند و در شب يورش برده، ده را گرفتند و يک صد و سي نفر را به قتل رسانيدند. تتمه فرار نموده ، ده را با حضرات اصحاب حق ، خراب نمودند و آذوقه ايشان را جميعاً به قلعه بردند (حاجي ميرزا جاني کاشاني ، ص 162) و چنين مي پنداشتند که ياران مهدي موعودند و به زودي جهان را در تسخير خود خواهند گرفت و بر شرق وغرب فرمانروايي مي کنند؛ چنان که بابي مذکور مي نويسد: 
«حضرت قدوس (محمد علي بارفروشي) مي فرمودند که : ما هستيم سلطان به حق و عالم در زير نگين ما مي باشد و کل سلاطين مشرق و مغرب به جهت ما خاضع خواهند گرديد»(همانجا) . 
پس ميان ايشان و نيروي دولتي جنگ درگرفت و فتنه آنان با پيروزي قواي دولت و کشته شدن ملامحمد علي بارفروشي در جمادي الثاني 1265 پايان گرفت.
 

4-2 ترور رقبا
 پس از تبعيد ميرزا حسينعلي به بغداد، اين شهر و شهرهاي کربلا و نجف مرکز 
ثقل فعاليتهاي بابيان شد و روز به روز بر جمعيت ايشان افزوده مي شد. 
شماري از سران بابيه با توجه به ناتواني ميرزا يحيي در اداره امور ،‌و به انگيزه هاي ديگر،خود را «موعود بيان» خواندند. 
به نوشته ميرزا آقا خان کرماني و شيخ احمد روحي (ص 303) «کار به جايي رسيد 
که هر کس بامدادان از خواب پيشين بر مي خاست ،تن را به لباس اين دعوي مي آراست » و به نوشته شوقي افندي ، ‌سومين رهبر بهائيان، فقط در بغداد بيست و پنج نفر اين مقام را ادعا کردند (نيز عزيه خانم نوري، ص 42-43) .بيشتر اين مدعيان با طراحي ميرزا حسينعلي و همکاري ميرزا يحيي يا کشته 
شدند و يا از ادعاي خود دست برداشتند
 
5-2 ترور همشهريان و زوار با نظارت پيشوايان :
 حضور بابيان در عراق‌به ويژه در کربلا و نجف، مشکلات ديگري نيز آفريد، به نوشته 
برخي منابع بهائي (شوقي افندي، قرن بديع، ج 2 ، ص 106-107) در عراق 
شيوه بابيان اين بود که شبهاي تار، به دزديدن ملبوس و نقدينه و کفش و کلاه 
زوار اماکن مقدسه بپردازند، و به تعبير ميرزا حسينعلي «در اموال ناس من غير 
اذن تصرف مي نمودند و نهب و غارت و سفک دماء را از اعمال حسنه مي شمردند» (اشراق خاوري، 1327ش، ج 7، ص 130) .علاوه بر آن ،‌در ميان خود 
بابيها نيز بازار آدمکشي رونق داشت و برخي منابع بابي از دخالت 
ميرزا حسينعلي در اين فجايع خبر داده اند ( عزيه خانم نوري، ص 15-16؛ براي 
فهرست کتابهاي پيروان باب از گزارش کارهاي ميرزا حسينعلي در عراق ،‌عزيه 
خانم نوري، مقدمه ناشر، ص 2-

 
حسین رجبی بازدید : 217 سه شنبه 24 بهمن 1391 نظرات (2)

 

حجاب در شريعت زرتشت

 

 

«آشو زرتشت» با توصيه ها و اندرزهاي خود، کوشيده است تا پايه هاي حجابي را که زنان ايراني به عنوان يک فرهنگ ملي در ظاهر عرف خود رعايت مي کنند، در عمق روح آنان مستحکم نمايد و از اين راه، ضمانت اجراي قانون حجاب را در آينده نيز تامين نمايد.

جامعه خويش را در مقابل امکان انحرافهاي اخلاقي پنهان، بيمه کند.

قسمتي از پند و اندرزهايي که «آشو زرتشت» به پيروان خود توصيه نموده را نقل اينجا مي آورم تا اين اقدام مهم «آشو زرتشت» بهتر نمايان گردد و حرکت او در جهت تعالي و آموزش ريشه هاي «حفظ حجاب» و بيان لزوم توام نمودن حجاب ظاهري با عفت باطن، روشن ترشود.

او مي فرمايد:

* اي نوعروسان و دامادان! روي سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهيد و گفتارم را به خاطر بسپاريد و با غيرت، در پي زندگاني پاک منشي برآييد. هر يک از شما بايد در کردار نيک و مهرورزي، بر ديگري پيشدستي جويد تا آن زندگاني مقدس زناشويي، با خوشي و خرمي همراه باشد.

* اي مردان و زنان! راه راست را دريابيد و پيروي کنيد. هيچ گاه گرد دروغ و خوشي هاي زودگذري که تباه کننده زندگي اند، نگرديد، زيرا لذتي که با بدنامي و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده اي است که با شيريني در آميخته و همانند خودش دوزخي است. با اين گونه کارها زندگاني گيتي خود را تباه مسازيد.

* پاداش رهروان نيکي، به کسي مي رسد که هوا، هوس، خودخواهي و آرزوهاي باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خويش چيره گردد. کوتاهي و غفلت در اين راه، پايانش جز ناله و افسوس، چيز ديگري نخواهد بود.

* فريب خوردگاني که دست به کردار زشت مي زنند، گرفتار بدبختي و نيستي خواهند شد و سرانجامشان خروش و فرياد و ناله است، ولي زنان و مرداني که به اندرز و راهنمايي من گوش فرامي دهند، آرامش و خوشي زندگي بهره شان خواهد بود و سختي و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نيکنامي جاوداني خواهند رسيد.(1)

*****

1:يسنا، ص53، پندهاي 8-5، به نقل از: آموزش هاي زرتشت پيامبر ايران، رستم شهزرادي، انجمن زرتشتيان ايران، آبان 76.

 

 

حسین رجبی بازدید : 176 سه شنبه 24 بهمن 1391 نظرات (0)

 

مسيح در آيين يهود (1)

 


چكيده 
 يكي از مدعاهاي مسيحيان اين است كه حضرت عيسي عليه السلام همان مسيحاي انبياي موعود بني اسرائيل است. در مقابل، يهوديان منكر اين امر هستند و مدعي اند مسيحاي موعود هنوز ظهور نكرده است و در انتظار اويند.
 اين مقاله با رويكرد تحليلي و بررسي اسنادي به بررسي عهد عتيق، تلمود و عرفان قبالاي يهود پرداخته و تلاش مي كند تا مجموعه ويژگي هاي مسيحا در اين نوشته ها، و انطباق آن بر شخصيت آن حضرت را بررسي نموده و نشان دهد آيا در اين منابع، نشان و يا قرينه اي از الوهيت مسيحا مي توان يافت يا خير؟
 كليد واژه ها: بني اسرائيل، مسيحا، يهود، عهد عتيق، عهد جديد، تلمود، قبالا.
 
مقدمه 
 مسيحيت كه از درون آيين يهود متولد گرديد، حضرت عيسي عليه السلام را همان مسيحاي موعود يهوديت مي داند كه انبياي بني اسرائيل بشارت به ظهور او داده اند. اما بسياري از يهوديان، از پذيرش اين مسئله خودداري كردند و هنوز هم پس از حدود دو هزار سال، منتظر آمدن مسيحا هستند. بنابراين، ضروري است تحقيقي درباره ي شخصيت مسيحا در آيين و منابع يهودي انجام دهيم تا مشخص شود که مسيحاي موعود بني اسرائيل چه ويژگي هايي دارد آيا ويژگي هاي مسيحا از جمله الوهيت، كه مسيحيت براي حضرت عيسي عليه السلام بر مي شمارند، در آيين و انديشه ي يهوديت نيز وجود دارد يا خير؟ آيا انبياي بني اسرائيل كه بشارت دهنده به ظهور مسيحا بوده اند، از الوهيت او نيز سخن گفته اند يا اينكه الوهيت مسيحا ساخته ي برخي از مسيحيان صدر اول است؟ همچنين آيا مي توان حضرت عيسي عليه السلام را با اين ويژگي هايي كه مسيحيت به آن معتقد است، همان مسيحاي موعود در آيين يهوديت دانست يا خير ؟
 خاستگاه اعتقاد به شخصيتي با عنوان مسيح عليه السلام، آيين يهوديت است و يهوديان از زمان هاي قديم تا به امروز، در انتظار منجي اي با اين عنوان هستند.(1) درباره ي ريشه ي اعتقاد به مسيحا وعوامل پيدايش اين انديشه در ميان يهوديان، اختلاف نظر وجود دارد؛ برخي از نويسندگان معتقدند عوامل سياسي و اميد به احياي مجدد سياسي سلطنت يهودي، سبب به وجود آمدن اعتقاد به مسيح به منزله ي نجات دهنده ي قوم بني اسرائيل شده است(2)؛ تجزيه ي كشور متحد فلسطين در زمان حضرت داود و سليمان عليهما السلام به دو بخش جنوبي و شمالي و سقوط اين دو بخش توسط آشوري ها و بابلي ها را مي توان از مهم ترين عوامل اين اعتقاد دانست. اگر چه در دوران بعدي، اين اعتقاد سياسي جلوه اي عقيدتي نيز پيدا كرد و وظيفه ي مسيح، افزون بر رهايي سياسي قوم بني اسرائيل از دست دشمنان، نجات ديني آنان و ايجاد يک حكومت الهي بر روي زمين نيز دانسته شد.(3) اين ديدگاه را تا حدودي مي توان صحيح دانست؛ به ويژه با توجه به اينكه تمام كتاب هايي كه با عنوان عهد عتيق دراختيار ماست، همگي پس از اسارت بابلي به دست عزرا و ديگران بازنويسي شده است و احتمال افزودن مطالبي به كتاب هاي انبيا كه در حمله ي نبوكد نصر (بخت النصر) از بين رفتند، وجود دارد.(4)

 

به ادامه مطلب بروید .

درباره ما
**بسم الله الرحمن الرحيم** شرح جلسات حلقه و فعاليت ها براي اطلاع رساني به دوستان عزيز و اعظاء حلقه در اين سایت قرار داده مي شود.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما حلقه ی صالحین چه مقدار در رفتار افراد تاثیر دارد؟
    بنر و لوگو ما

    برای دریافت کد بنر ما بر روی بنر زیر  کلیک کنید .



    امار
    آمار سایت
  • کل مطالب : 54
  • کل نظرات : 45
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 66
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 400
  • بازدید ماه : 849
  • بازدید سال : 5,819
  • بازدید کلی : 93,795