loading...
حلقه صالحین شهید پلارک
حسین رجبی بازدید : 122 دوشنبه 07 مرداد 1392 نظرات (0)

مروري بر زندگي شهيد دکتر عبدالحميد ديالمه

تولد: 4 ارديبهشت 1333 در تهران در خانواده‌اي مذهبي.

- مرحوم دكتر حميد ديالمه پدر شهيد، قبل از انقلاب با حضور در جلسات انجمن اسلامي پزشكان كه شهيد مطهري از گردانندگان آن بود، باعث گرديد فرزندش عبدالحميد (كه وحيد صدايش مي‌كردند)، با مباحث سياسي، مواضع و افراد فعال در عرصه‌هاي سياسي و انقلابي آشنا شود. در آن جلسات از حضور سياسيون و روحانيون مطرح آن زمان براي سخنراني بهره گرفته مي‌شد؛ افرادي همچون شهيد دكتر بهشتي و مهندس بازرگان.

- پدر شهيد در دوران بعد از انقلاب با تشكيل سازمان پزشكي امام خميني علاوه تربيت نيروهاي امدادگر در طول دفاع مقدس، تعدادي درمانگاه خيريه را مديريت مي‌نمود كه اين امر تا هنگام وفات ايشان ادامه داشت.

تحصيلات:

- پس از طي دوره دبستان ، آغاز دوره متوسطه در دبيرستان هدف شماره 3 / اخذ ديپلم طبيعي و شروع تحصيل علوم حوزوي.

- سيره و حديث را نزد اساتيد حوزه علميه قم و علوم مختلف منطق ، فلسفه و عرفان را نزد استاد شهيد آيه الله مرتضي مطهري آموخت.

- سال 1352 به دانشگاه فردوسي مشهد وارد شد.

- اخذ مدرک دکتراي داروسازي از اين دانشگاه در تاريخ 14 اسفند 1358.

فعاليت‌هاي پيش از پيروزي انقلاب:

- ارتباط مستمر با علماي تهران و شرکت درجلسات شهيد مطهري، شهيد بهشتي و دکتر بازرگان از دوران جواني.

- از سال 1352 تا اواخر سال 1356 شروع به مبارزه مخفي با رژيم شاه نمود.

- در سال 1354 به همراه چند تن از دوستان ، براي بررسي اوضاع منطقه و ساخت مستندي پيرامون وضعيت فقر در نقاط محروم ايران، به استان سيستان و بلوچستان سفر کردند و از اوضاع كپرنشينان فيلمبرداري و با ايشان درباره وضع بد زندگي مصاحبه نمودند، که در چاه­بهار توسط ساواک دستگير ولي به علت موجود نبودن مدرک، پس از مدتي آزاد مي­شوند.

- توليد چند فيلم مستند که اکثرا ناتمام ماند؛ مانند مستند فقر در سال 54 كه بعد از انقلاب بخشهايي از آن از تلويزيون جمهوري اسلامي پخش شد.

- در سال اول تحصيل‌، در خوابگاه دانشگاه مشهد اقدام به تأسيس کتابخانه اسلامي نمود و از اين طريق افراد را شناسايي و جذب مي­کرد.

- برپايي جلسات دعاي کميل در سطح دانشگاه، براي اولين بار در ايران. اين جلسات بعدها در سطحعمومي و گسترده‌‌تر در حرم مطهر حضرت امام رضا عليه السلام تداوم يافت.

- تشکيل گروههاي چندين نفري و مديريت آنها جهت نشر افکار ناب اسلامي شيعي ، با آموزشهاي عقيدتي و سياسي.

- چندين بار دستگيري توسط ساواک .

- نشرفرامين امام خميني (ره) مبني بر دوري جستن از حزب رستاخيز و هشدارهاي ايشان در مورد صهيونيسم‌، در دانشگاه .

- رهبري و طراحي تظاهرات عليه شاه معدوم در اوج خفقان سالهاي 54-55 در شهر مشهد و اعلام مرجعيت و رهبريت امام خميني(ره) و مديريت حرکت‌هاي دانشجويي انقلابي در مبارزه عليه رژيم و تلاش براي همگرايي گروههاي دانشجويي ديگر.

- انتشار اعلاميه هايي جهت افشاي جريان انحرافي منافقين در سال 1354 در دانشگاه مشهد .

فعاليت‌هاي پس از پيروزي انقلاب:

- در سال 1357، به دنبال اوج‌گيري انقلاب شکوهمند اسلامي‌:‌ اعلام موجوديت رسمي و علني‌، «مجمع احياء تفکرات شيعي» در سطح دانشگاه و شهر مشهد و مديريت و تشکيل کلاسهاي عقيدتي براي جوانان مشهدي.

- عضو شوراي انقلابي تزكيه در دانشگاه.

- عضو شوراي اوليه هفت نفره سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در استان خراسان.

- عضو شوراي اوليه حزب جمهوري اسلامي در خراسان بهمراه بزرگاني همچون شهيد هاشمي‌نژاد، شهيد كامياب و آيت الله واعظ طبسي و... .

- تشکيل جلسات مناظره وگفتگوي اعتقادي- سياسي و جلسات آزاد پرسش و پاسخ با نمايندگان گروههاي انحرافي در سطح شهر و جمع‌هاي دانشگاهي.

- ادامه افشاگري در مورد انديشه‌هاي التقاطي منافقين.

- سخنراني‌هاي متعدد اعتقادي - سياسي در تهران‌، مشهد و قم كه ابتدا بيشتر در دانشگاه و فضاهاي دانشجويي صورت مي‌پذيرفت و همزمان با كانديداتوري شهيد و انتخاب به عنوان نماينده مردم مشهد در مجلس، كم‌كم به شكل گسترده‌اي در ميان مردم انقلابي ديگر شهرهاي استان خراسان و كشور گسترش يافت كه حدود 400 ساعت از نوارهاي آن جلسات توسط دوستان شهيد جمع آوري شده است.

- نقد نظرات، تفكر و خط مشي سياسي و مذهبي بني‌صدر.

اين مساله به صورتي بود كه مدتها پيش از مطرح شدن بني صدر به عنوان کانديداي رياست جمهوري، انحراف بني‌صدر از خط امام براي شهيد ديالمه محرز شده بود و اين در حالي بود که بسياري از بزرگان کشور و انقلاب در رده‌هاي مختلف از بني‌صدر حمايت مي‌کردند.

- تشکيل گروه مطالعه مدارک، بر ضد بني‌صدر و کشف مدارک فراوان و نشر آن براي اشكار نمودن چهره واقعي بني‌صدر از ابتداي انقلاب.

- شکل‌دهي تحصن اعتراض­آميز دانشجويي در مقابل روزنامه انقلاب اسلامي در تهران.

- شرکت در اولين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي و حمايت علماي برجسته مشهد از وي و انتخاب ايشان از سوي مردم به عنوان نماينده مردم مشهد.

- عضو هيئت رئيسه سني مجلس، به علت سن کم.

- رياست کمسيون شوراها در مجلس شوراي اسلامي.

- تلاش براي ارائه مدارک عدم کفايت سياسي بني­صدر به مجلس با همکاري برخي از نمايندگان و موفقيت در اين امر.

- شهادت در حادثه خونين بمب­گذاري در دفتر حزب جمهوري اسلامي .

 

منبع: سایت شهید دکتر عبدالحمید دیالمه

حسین رجبی بازدید : 292 دوشنبه 02 اردیبهشت 1392 نظرات (12)

 

احاديث مربوط به توبه

مَن حَبَسَ عَن اَخيهِ المُسلِمِ شَيئا مِن حَقِّهِ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَيهِ بَرَكَةَ الرِّزقِ اِلاّ اَن يَتوبَ؛

هر كس چيزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد [و به او ندهد]، خداوند، بركت روزى را بر او حرام مى‏كند، مگر آن كه توبه كند [و جبران نمايد].

(من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 15، ح 4968)

حديث (2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لكِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ ؛

توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر .

(كنز العمّال، ح 43542)

حديث (3) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصيحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَركُ الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَى الخَيرِ ؛
نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و حريص بودن بر كار خير.

(تحف العقول، ص 20)

حديث (4) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
يا عَلىُّ إذا لَم يَكُنِ العالِمُ تَقيّا تائِبا زَلَّت مَوعِظَتُهُ عَن قُلُوبِ النّاسِ كَما تَزِلُّ القَطرَةُ عَن بَيضَةِ النَّعامَةِ وَالصَّفا؛
يا على هرگاه عالِم با تقوا و توبه كار نباشد، موعظه اش از دل مردم مى لغزد همچنانكه قطره آب از روى تخم شتر مرغ و سنگ صاف مى لغزد.

(ميراث حديث، ج2، ص29، ح81)

حديث (5) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
مَن لايَرحَم لايُرحَم وَمَن لايَغفِر لايُغفَر لَهُ وَمَن لايَتُب لايَتوبُ اللّه‏ُ عَلَيهِ؛
هر كس رحم نكند به او رحم نشود، هر كس نبخشد بخشيده نشود و هر كس پوزش را نپذيرد، خداوند پوزش و توبه او را نخواهد پذيرفت.

(غررالحكم، ج2، ص438، ح3201)

حديث (6) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لا تَمَنَّوا هَلاكَ شَبابِكُم وَ اِن كانَ فيهِم غَرامٌ ، فَاِنَّهُم عَلى ما كانَ فيهِم عَلى خِلالٍ ، اِمّا اَن يَتوبوا فَيَـتوبَ اللّه‏ُ عَلَيهِم ، وَ اِمّا اَن تُرديَهُمُ الفاتُ ، اِمّا عَدُوّا فَيُقاتِلوهُ ، وَ اِمّا حَريقا فَيُطفِئوهُ وَ اِمّا ماءً فَيَسُدُّوهُ ؛

نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى‏هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با آن بدى‏ها چند دسته‏اند : يا توبه مى‏كنند و خداوند هم توبه آنان را مى‏پذيرد و يا اين‏كه آفت‏ها ، آنان را از پاى درمى آورد و يا با دشمنى مى‏جنگند، يا آتش‏سوزى را، خاموش مى‏نمايند و يا سيلى را سد مى‏كنند.

(حلية الأولياء، ج 5، ص 119)

حديث (7) امام على عليه‏السلام : 
اَلْمُؤْمِنُ مُنيبٌ مُستَغْفِرٌ تَوَّابٌ، اَلْمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛

مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و شكّاك.

(غررالحكم، ح 1288 و 1289)

حديث (8) پيامبر صلى الله‏ عليه ‏و ‏آله : 
اَبَى اللّه‏ُ لِصاحِبِ الْخُلْقِ السَّيِّى‏ءِ بِالتَّوبَةِ. فَقيلَ: يا رَسول اللّه‏ِ، وَ كَيْفَ ذلِكَ؟ قالَ: لاَِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذى تابَ مِنْهُ؛

خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمى‏پذيرد. عرض شد: اى رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهى توبه كند در ورطه گناهى بدتر از آن كه توبه كرده است مى‏افتد.

(بحارالأنوار، ج 73، ص 299، ح 12)

حديث (9) پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاُْمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاَْغْنياءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛

عدالت نيكو است اما از دولت مردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.

(نهج الفصاحه، ح 2006)

حديث (10) امام علي عليه‏السلام : 
تَرکُ الذَّنبِ أهوَنُ مِن طَلَبِ التّوبَة.
گناه نکردن آسان تر از طلب توبه است.

(کافي، ج8، ص384)

حديث (11) امام علي عليه‏السلام : 
نَحنُ نُريدُ ألاّ نَموتَ حَتَّي نَتوبَ، وَ نَحنُ لانَتوبُ حَتَّي نَموتَ.
قصد ما اين است که نميريم تا توبه کنيم، ولي توبه نمي کنيم تا اينکه مي ميريم

(شرح ابن ابي الحديد ج 20 ص329)

حديث (12) امام باقر عليه‏السلام : 
کَفَي بالنَّدَم تَوبَهً؛

پشيماني از گناه براي توبه کافي است.

(جهاد النفس، ح 770)

حديث (13) پيامبر اکرم (ص) : 
أللهُ أفرَحُ بِتَوبَةِ العَبدِ مِنَ العَقيمِ الوالِدِ وَ مِنَ الضّالِّ الواجِدِ.
خداوند از توبه بنده اش بيش از عقيمي که صاحب فرزند شود و گم کرده اي که گمشده اش را پيدا مي کند خوشحال مي شود.

منبع:http://talut.loxblog.com/

حسین رجبی بازدید : 413 پنجشنبه 26 بهمن 1391 نظرات (1)

 


بهائيت و تروريسم



تروريسم و بهاييت 
1- تعاريف : 
1-1 ترور: 
تِرور در لغت، به معناي هراس و هراس افکني است؛ و در سياست به کارهاي خشونت آميز و غير قانوني براي سرکوبي مخالفان خود و ترساندن آنها ترور مي‌‌گويند و نيز کردار گروه‌هاي مبارزي که براي رسيدن به هدف‌هاي سياسي خود دست به کارهاي خشونت آميز و هراس انگيز مي‌‌زنند، ترور ناميده مي‌شود. ترورگري روش حکومت‌هايي است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزارهاي غيرقانوني، از راه پليس سياسي مخفي، مخالفان را سرکوب مي‌کنند و مي‌‌هراسانند، و يا روش دسته‌هاي راست يا چپي است که براي افکندن يا هراساندن دولت به آدمکشي و آدم دزدي و خرابکاري دست مي‌‌زنند. از برخي جهات ترور به معناي کشتار سياسي نيز به کار مي‌‌رود و کساني را که به کشتار سياسي دست بزنند ترورگر يا تروريست مي‌‌خوانند. 
(از ويکي‌پديا، دانشنامهٔ آزاد.)
 
1-2تروريست: 
تروريست يا ترورگر فرد يا گروهي است که از مکتب تررسيم يا ترور پيروي کند.
 
2- مصاديق
 2-1 – ترور شهيد ثالث 
(اين قسمت را در آينده به تفصيل خواهم آورد)
 
2-2- ترور شاه
 در وقايع ساليان نخستين پيدايش بابيه غير از بلواوآشوب و جنگ در چند نقطه کشور توسط بابيان ،اقدام براي ترور شاه نيز در کارنامه آنان آمده است.در شوال 1268 سوءقصد بابيان به جان ناصر الدين شاه با تير اندازي دو تن از آنان پيش آمد ولي نا کام ماند و به دنبال آن دستگيري عوامل اين سوءقصد توسط حکومت مرکزي با جديت پيگيري شد وتحقيقات حکومتي بر اساس قرائن و شواهد نشان داد که ميرزا حسينعلي نوري (بهاءاله) در طراحي و انجام اين سوءقصد نقش محوري داشته لذا براي دستگيري او اقدام شد.اگرچه ميرزا و منابع بهائي منکر شدند ولي قرائن بسيار مويد اين نقش بوده و منابع بابي از جمله عزيه خانم نوري خواهر ميرزا در" تنبيه النائمين " اين نسبت را تاييد کرده اند.عز يه خانم به تفصيل چگونگي برنامه ريزي و انجام اين سوءقصد را با ذکر مباشران وکارگزارانش بيان نموده و از ايده اين ترور توسط برادر -به خيال رسيدن به حکومت- و بعدانتخاب مجري و سپس در اختيار گذاشتن لوازم براي مجري پرده بر مي دارد:ميرزاابتدا کريم خان مافي از بابيان مشهور را انتخاب نموده ، پنجاه تومان نقد و اسب و شمشير به همراه پيشدوخود در اختيار او گذاشته مامور انجام اين کار مينمايد و ظاهرا وعده صدارت و سپهسالاري هم به او ميدهد...اما او پول و اسب را گرفته و به اسلامبول مي گريزد ! سپس ميرزا ،جوان بابي پر شوري به نام محمد صادق تبريزي را به اين کار مي گمارد و به قول عزيه به قربانگاه مي فرستد. پس از عدم توفيق ميرزا در نقشه ترور حدود هشتاد تن از بابيه کشته و کثيري بي خانمان و فراري مي گردند و بعد هم جناب بها منکر اصل کار توسط خودمي شود . عزيه در نتيجه گيري از اين موضوع خطاب به عبدالبها مي گويد: "اين اول بذر نفاق و فتنه بود که جناب ابوي کاشتند و پس از اشتعال نائره فساد،حاشا کرده به گردن ديگران گذاشتند.
 
محيط طباطبايي به استناد گزارشهاي تاريخي و برخي قرائن ديگر اظهار کرده که رهبري بابيها که بعد از علي محمد بابيها را به منظور اجراينقشه قتل ناصرالدين شاه قاجار 
به تهران فراخواند(گوهر، سال 6، ش 3، ص 178-183، ش 4ص 271-277) 
نقش فعال ميرزا حسينعلي در اقدامات بابيان و تصميم جدي اميرکبير براي 
فرونشاندن قيامها و شورش هاي آنان موحب شد که وي از ميرزا حسينعلي 
بخواهد ايران را به قصد کربلا ترک کند،و او در شعبان 1267 به کربلا رفت (نبيل 
زرندي، ص 580، 584-585)؛ اما چند ماه بعد، پس از برکناري و قتل امير کبير،در 
ربيع الاول 1268 ،‌و صدارت يافتن ميرزاآقاخان نوري ،‌به دعوت و توصيه شخص اخير 
به تهران بازگشت. 
در شوال 1268، حادثه تيراندازي دو تن از بابيان به ناصرالدين شاه پيش آمد و بار 
ديگر به دستگيري و اعدام بابيها انجاميد (همان، ص 590-592).
 
از نظر حکومت مرکزي ، قرائن و شواهدي براي نقش ميرزا حسينعلي نوري در 
طراحي اين سوء‌قصد وجود داشت و به دستگيري او اقدام شد (زعيم الدوله 
تبريزي ، ص 195).ميرزا يحيي نيز که عموم بابيان او را جانشين بلامنازع باب 
مي دانستند و در هنگام تيراندازي به شاه در نور به سر مي برد، توانسته بود با لباس 
درويشي و عصا و کشکول ،‌ مخفيانه به بغداد برود (ميرزا آقاخان کرماني و روحي 
، ص 301؛ حاجي ميرزاجاني کاشاني ‌،‌مقدمه براون ،‌ص لح – لط ؛ قس نبيل زرندي ،‌ص 613) . 
او چهار ماه زودتر از بهاءالله به بغداد رسيد
 
با توجه به تنوع وقايع تروريستي در تاريخ بابيت و بهاييت در قسمت 2 (مصاديق تروريسم ) بدون داوري تنها به ذکر خلاصه وقايع (بدون در نظر گرفتن سير تاريخي ) مي پردازم تا اهل نظرخود قضاوت کنند :
 
2-3 ترور مردم بي گناه روستاها :
 در اواخر سلطنت محمد شاه و پس از مرگ او (1264) از سوي مريدان علي محمد،‌آشوب هايي در کشور پديد آمد که از جمله، رويداد قلعه شيخ طبرسي در مازندران بود. 
در اين آشوب ، جمعي از بابيان به رهبري ملاحسين بشرويه اي ملا محمد علي بارفروشي ،‌قلعه طبرسي را پايگاه خود قرار دادند و اطراف آن خندق کندند و خود را براي جنگ با قواي دولتي آماده ساختند. از سوي ديگر بر مردم ساده دل که در پيرامون قلعه زندگي مي کردند، به جرم «ارتداد» هجوم آورده به قتل غارت ايشان مي پرداختند ‌،‌به گونه اي که يکي از بابيان مي نويسد: «جمعي رفتند و در شب يورش برده، ده را گرفتند و يک صد و سي نفر را به قتل رسانيدند. تتمه فرار نموده ، ده را با حضرات اصحاب حق ، خراب نمودند و آذوقه ايشان را جميعاً به قلعه بردند (حاجي ميرزا جاني کاشاني ، ص 162) و چنين مي پنداشتند که ياران مهدي موعودند و به زودي جهان را در تسخير خود خواهند گرفت و بر شرق وغرب فرمانروايي مي کنند؛ چنان که بابي مذکور مي نويسد: 
«حضرت قدوس (محمد علي بارفروشي) مي فرمودند که : ما هستيم سلطان به حق و عالم در زير نگين ما مي باشد و کل سلاطين مشرق و مغرب به جهت ما خاضع خواهند گرديد»(همانجا) . 
پس ميان ايشان و نيروي دولتي جنگ درگرفت و فتنه آنان با پيروزي قواي دولت و کشته شدن ملامحمد علي بارفروشي در جمادي الثاني 1265 پايان گرفت.
 

4-2 ترور رقبا
 پس از تبعيد ميرزا حسينعلي به بغداد، اين شهر و شهرهاي کربلا و نجف مرکز 
ثقل فعاليتهاي بابيان شد و روز به روز بر جمعيت ايشان افزوده مي شد. 
شماري از سران بابيه با توجه به ناتواني ميرزا يحيي در اداره امور ،‌و به انگيزه هاي ديگر،خود را «موعود بيان» خواندند. 
به نوشته ميرزا آقا خان کرماني و شيخ احمد روحي (ص 303) «کار به جايي رسيد 
که هر کس بامدادان از خواب پيشين بر مي خاست ،تن را به لباس اين دعوي مي آراست » و به نوشته شوقي افندي ، ‌سومين رهبر بهائيان، فقط در بغداد بيست و پنج نفر اين مقام را ادعا کردند (نيز عزيه خانم نوري، ص 42-43) .بيشتر اين مدعيان با طراحي ميرزا حسينعلي و همکاري ميرزا يحيي يا کشته 
شدند و يا از ادعاي خود دست برداشتند
 
5-2 ترور همشهريان و زوار با نظارت پيشوايان :
 حضور بابيان در عراق‌به ويژه در کربلا و نجف، مشکلات ديگري نيز آفريد، به نوشته 
برخي منابع بهائي (شوقي افندي، قرن بديع، ج 2 ، ص 106-107) در عراق 
شيوه بابيان اين بود که شبهاي تار، به دزديدن ملبوس و نقدينه و کفش و کلاه 
زوار اماکن مقدسه بپردازند، و به تعبير ميرزا حسينعلي «در اموال ناس من غير 
اذن تصرف مي نمودند و نهب و غارت و سفک دماء را از اعمال حسنه مي شمردند» (اشراق خاوري، 1327ش، ج 7، ص 130) .علاوه بر آن ،‌در ميان خود 
بابيها نيز بازار آدمکشي رونق داشت و برخي منابع بابي از دخالت 
ميرزا حسينعلي در اين فجايع خبر داده اند ( عزيه خانم نوري، ص 15-16؛ براي 
فهرست کتابهاي پيروان باب از گزارش کارهاي ميرزا حسينعلي در عراق ،‌عزيه 
خانم نوري، مقدمه ناشر، ص 2-

 
حسین رجبی بازدید : 217 سه شنبه 24 بهمن 1391 نظرات (2)

 

حجاب در شريعت زرتشت

 

 

«آشو زرتشت» با توصيه ها و اندرزهاي خود، کوشيده است تا پايه هاي حجابي را که زنان ايراني به عنوان يک فرهنگ ملي در ظاهر عرف خود رعايت مي کنند، در عمق روح آنان مستحکم نمايد و از اين راه، ضمانت اجراي قانون حجاب را در آينده نيز تامين نمايد.

جامعه خويش را در مقابل امکان انحرافهاي اخلاقي پنهان، بيمه کند.

قسمتي از پند و اندرزهايي که «آشو زرتشت» به پيروان خود توصيه نموده را نقل اينجا مي آورم تا اين اقدام مهم «آشو زرتشت» بهتر نمايان گردد و حرکت او در جهت تعالي و آموزش ريشه هاي «حفظ حجاب» و بيان لزوم توام نمودن حجاب ظاهري با عفت باطن، روشن ترشود.

او مي فرمايد:

* اي نوعروسان و دامادان! روي سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهيد و گفتارم را به خاطر بسپاريد و با غيرت، در پي زندگاني پاک منشي برآييد. هر يک از شما بايد در کردار نيک و مهرورزي، بر ديگري پيشدستي جويد تا آن زندگاني مقدس زناشويي، با خوشي و خرمي همراه باشد.

* اي مردان و زنان! راه راست را دريابيد و پيروي کنيد. هيچ گاه گرد دروغ و خوشي هاي زودگذري که تباه کننده زندگي اند، نگرديد، زيرا لذتي که با بدنامي و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده اي است که با شيريني در آميخته و همانند خودش دوزخي است. با اين گونه کارها زندگاني گيتي خود را تباه مسازيد.

* پاداش رهروان نيکي، به کسي مي رسد که هوا، هوس، خودخواهي و آرزوهاي باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خويش چيره گردد. کوتاهي و غفلت در اين راه، پايانش جز ناله و افسوس، چيز ديگري نخواهد بود.

* فريب خوردگاني که دست به کردار زشت مي زنند، گرفتار بدبختي و نيستي خواهند شد و سرانجامشان خروش و فرياد و ناله است، ولي زنان و مرداني که به اندرز و راهنمايي من گوش فرامي دهند، آرامش و خوشي زندگي بهره شان خواهد بود و سختي و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نيکنامي جاوداني خواهند رسيد.(1)

*****

1:يسنا، ص53، پندهاي 8-5، به نقل از: آموزش هاي زرتشت پيامبر ايران، رستم شهزرادي، انجمن زرتشتيان ايران، آبان 76.

 

 

تعداد صفحات : 11

درباره ما
**بسم الله الرحمن الرحيم** شرح جلسات حلقه و فعاليت ها براي اطلاع رساني به دوستان عزيز و اعظاء حلقه در اين سایت قرار داده مي شود.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما حلقه ی صالحین چه مقدار در رفتار افراد تاثیر دارد؟
    بنر و لوگو ما

    برای دریافت کد بنر ما بر روی بنر زیر  کلیک کنید .



    امار
    آمار سایت
  • کل مطالب : 54
  • کل نظرات : 45
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 115
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 449
  • بازدید ماه : 898
  • بازدید سال : 5,868
  • بازدید کلی : 93,844